مک گرگور؛ طراح نقشه‌های استعمار

کدخبر: ۱۱۷۶
مطالعات پسااستعماری که به سلطه فرهنگی و رسانه‌ای استعمار توجه نشان می‌دهد، از منظر پژوهش‌های تاریخی، به آثار و تبعات فرهنگی سلطه می‌پردازد و مهم‌ترین منابع خود را در متون باقی‌مانده از این دوران به‌دست می‌آورد. گزارش مستشاران استعمار از سفر به سرزمین‌های پیرامون مستعمرات از جمله اسناد مهم تاریخی و انسان‌شناختی این سرزمین‌ها محسوب می‌شود.
مک گرگور؛ طراح نقشه‌های استعمار

به این ترتیب سفرنامه‌های تاریخی اروپاییان به بلوچستان، همچون سفرنامه کاپیتان گرانت، ارنست فلویر، سایکس، اسکراین و... حاوی اطلاعاتی قابل توجه درباره تاریخ، جغرافیا و فرهنگ مردمان بلوچ است. این کتاب دربرگیرنده مشاهدات ژنرال مک‌گرگور، افسر عالی‌رتبه ارتش بریتانیا در هند، در دهه‌های پایانی سده نوزدهم در بلوچستان و تشریح سیاست‌های حکومت استعماری بریتانیا در منطقه است.

این سفرنامه گرچه به حوزه جغرافیای بلوچستان پاکستان اختصاص دارد، اما در زمان نگارش آن کشوری به نام پاکستان وجود نداشت و اندک‌ زمانی از قرارداد گلداسمیت گذشته بود. به موجب قرارداد گلداسمیت در سال۱۲۵۰، سیستان به دو قسمت، اصلی و خارجی تقسیم شد، سیستان اصلی از نیزار واقع در شمال آن ایالت تا ملک سیاه کوه یعنی ناحیه‌ای که در غرب رود هیرمند قرار دارد به ایران واگذار شد و سیستان خارجی یعنی ناحیه‌ای که در شرق هیرمند واقع است به افغانستان داده شد.

یکی از پیامدهای مهم این قرارداد از دست رفتن سرچشمه‌های هیرمند بود؛ به‌طوری‌که منطقه سیستان که تا آن زمان نقشی موثر در تامین غله ایران داشت به سرزمینی خشک تبدیل شد. سر چارلز مک‌گرگور (۱۸۴۰ ـ ۱۸۸۷) سیاح، جغرافی‌دان و افسر ارتش هند انگلیس، زاده هندوستان بود.

پدر و پدربزرگ او نیز هر دو در ارتش بریتانیا در بنگال خدمت کرده بودند. او در زمان شورش هند در سال۱۸۵۷ وارد ارتش شد و افزون بر هند در چین، بوتان و حبشه زیر پرچم بریتانیا خدمت ‌کرد. در جنگ دوم افغانستان فرماندهی تیپی در نبرد قندهار به او سپرده شد و پس از این جنگ، آموزش جمع‌آوری اطلاعات برای نیروهای ارتش هند شرقی را بر عهده گرفت و در سال۱۸۷۰ موسسه‌ای را برای گسترش علوم و خدمات دفاعی تاسیس کرد.

مک‌گرگور را یکی از پیشگامان مطالعه علمی سیاست دفاعی رایج بریتانیا می‌دانند. به‌ویژه بعد از بحران آسیای میانه در اوایل دهه۱۸۶۰، او این ماموریت مهم را بر عهده گرفت تا توان دفاعی بریتانیا در برابر حمله قدرت خارجی به منافع مستعمرات در شبه‌قاره را مورد بررسی قرار دهد. مطالعات او همچنین اهمیت هندوستان را به‌عنوان مهم‌ترین پایگاه خارجی بریتانیا در بیرون از مرزهای خود بیش از پیش به نمایش گذاشت.

این کتاب شرح سفر اوست که از لندن در بیست‌وسوم سپتامبر۱۸۷۶ آغاز می‌شود و تا پایان مارس۱۸۷۷ ادامه می‌یابد. او در این یادداشت‌ها صراحتا مرزهای آینده‌ای را ترسیم می‌کند که در سیاست مرزی بریتانیا طراحی شده و بعدها به اجرا درآمده است.  با این حال گرچه مک‌گرگور با پیش‌داوری به این سفر رفته، اما اطلاعات قابل‌توجهی از ویژگی‌های فرهنگی مردمان بلوچستان آن دوران به دست داده که از نگاه یک ناظر بیرونی دربارۀ اوضاع اجتماعی و فرهنگی بلوچستان آن زمان می‌تواند حائز اهمیت باشد.

سفرنامه او با نثری بدیع و طنز و طنازی‌های خاص ادبیات بریتانیایی قرن نوزدهم از اسناد و گزارش‌های نظامی فراتر رفته و ارزش ادبی و روایی یافته است؛ به‌طوری‌که جرج کرزن، سیاستمداران معروف بریتانیایی و نویسنده کتاب معروف «ایران و قضیه ایران» نثر مک‌گرگور را ستوده و در جای‌جای کتاب خود از سفرنامه او نقل‌ کرده است.