ادوارد تامپسون و بازتعریف آگاهی طبقاتی

کدخبر: ۱۵۸۲
ادوارد پالمر تامپسون (۳مارس۱۹۲۴ - ۲۸اوت۱۹۹۳) را بزرگ‌ترین مورخ معاصر جهان پس از فرناندو برودل - از بنیان‌گذاران مکتب آنال - دانسته‌اند. او مورخی با روش‌شناسی خاص خود بود؛ کنان مالیک، تحلیلگر گاردین در مقاله‌ای شهامت، دقت‌نظر و درایت در تبیین وقایع تاریخی را از مشخصه‌های کار فکری عظیم او تلقی کرده است.
ادوارد تامپسون و بازتعریف آگاهی طبقاتی

کتاب «تکوین طبقه کارگر در انگلستان» از جمله آثار بزرگ تامپسون به‌شمار می‌آید. تامپسون در زمان حیات خود سه‌بار این کتاب را ویرایش و بازنشر کرد. این کتاب در واقع بازتعریف تاریخ آگاهی طبقه کارگر است و نویسنده می‌کوشد روند همبستگی، جمع‌گرایی و رادیکالیسم سیاسی طبقه کارگر را در انگلستان نشان دهد. فاصله زمانی بررسی کتاب ١٧٨٠ تا ١٨٣٢ را دربرمی‌گیرد؛ فاصله‌ای که تامپسون آن را دوره «تکوین» طبقه کارگر می‌داند. به روایت مارکس، می‌توان این دوران را دوران گذار از «طبقه در خود» به «طبقه برای خود» و رسیدن به آگاهی طبقاتی دانست. در توصیف مارکس از رشد سرمایه‌داری این دوره به اندازه دوره۱۶۴۰ (انقلاب انگلستان) مهم است. اگرچه تا قبل از ١٨٧٠ طبقه سرمایه‌دار آشکارا میدان‌دار اقتصاد بود، اما هنوز سود اصلی از تجارت به‌دست می‌آمد. در نظر مارکس، تنها سرمایه‌داری صنعتی می‌توانست انباشتگی بی‌حد سود را به این شیوه در حوزه تولید تامین کند. تامپسون تاثیر انقلاب صنعتی را از طریق تجربه‌های صنعتگران، بافندگان و دیگر گروه‌هایی که بر اثر دگرگونی از جامعه کشاورزی به جامعه شهری، سلب مالکیت شده بودند بررسی می‌کند.

یرواند آبراهامیان در مقدمه ترجمه فارسی این کتاب - که به دست محمد مالجو صورت گرفته - نوشته است: «ادوارد پالمر تامپسون در تکوین طبقه کارگر در انگلستان، برخلاف سایر نحله‌های تاریخ‌نگاری، از منظر خبرگان و نخبگان و نهادهای قدرت به تاریخ نمی‌نگریست. نگاه او به تاریخ از«پایین» بود؛ از منظر فرودستان و تهیدستان. عبارت مشهورش را همه خوانده‌ایم:  «می‌کوشم قربانیان گذشته را از خفت فراوانی که نسل‌های بعدی بارشان کرده‌اند، برهانم.» تاریخ اجتماعی برای او مطالعه سنت‌ها و مبارزه‌های مردم عادی بود و از این‌رو سیاست را نه منازعه میان نخبگان رقیب بلکه غالبا تضاد طبقاتی میان فرادستان و فرودستان می‌دانست. تامپسون اگر به روایت کلان می‌رسید، تکیه‌اش بر گستردگی داده‌های خُرد بود، انبوهی از داده‌های تجربی کاویده‌شده. در این روایت کلان می‌شد صدای بی‌صدایان را شنید؛ صدای تهیدستان و فرودستان. سال‌هاست که می‌توان ردپای تامپسون را در کار تنی چند از مورخانی یافت که پژوهش‌  آنها درباره گذشته‌های دور و نزدیک ایران بوده است. در تاریخ‌نگاری ایران که عمدتا تخته‌بند تاریخ‌نگاری‌های ملی‌گرایانه و آیینی و استالینی بوده است، ترجمه فارسی اثر بزرگ تامپسون ستودنی است.»

هاشم آقاجری، مورخ و استاد دانشگاه نیز گفته است: درسی که تامپسون برای تاریخ ما دارد این است که ما وقتی به دوره پیش از انقلاب و مبارزات آن بازمی‌گردیم، شاهد هستیم که مبارزان سیاسی ما به جای اینکه از تاریخ ایران شروع کنند و بعد به تئوری‌های مبارزه برسند از تئوری‌های کلان کلی که از خارج وارد می‌شد یا برگرفته از تجربیات دیگر که از چین، آمریکا و... بود، قصد پیشبرد مبارزه را داشتند و بعد در عمل آن تئوری‌های کلی و کلان با موارد معین و مشخصی که ما در ایران داشتیم، در تعارض قرار می‌گرفت.»

اریک هابسبام، مورخ صاحب‌نظر و برجسته معاصر در توصیف کار تامپسون نوشته است: او در آثارش، شورمندی و شعور، شعر و روایت و تحلیل را ترکیب کرده است. ضمن اینکه منابع مستند بی‌شماری را واکاویده تا شکل‌گیری جامعه صنعتی را نشان دهد و نسبت تاریخ و قانون را بررسی کند.

سرمقاله‌نویس نشریه «آبزرور» به هنگام مرگ تامپسون از او به‌عنوان یکی از موثرترین صداهای مستقل روزگار ما نام برد.

 

تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.