جنگ جهانی دوم چند سالی کار و برنامههای صنعتی او را به تعویق انداخت تا اینکه پس از جنگ همراه با همکار و دوست قدیمیاش، آکیو موریتا، شرکت سونی را بنیان گذاشتند. ایبوکا فردی عملگرا بود که توانایی بالایی در پیشبینی این مورد داشت که کدام تکنولوژیها میتوانند در زندگی روزمره مردم بیشتر کاربرد داشته باشند. او با روحیه الهامبخش خود از نظر ابداع و ابتکار مهندسان شرکت خود را به سویی سوق میداد تا به فراتر از تواناییهایشان فکر کنند.
در خاطراتش نوشته که آرزو دارد شرکتی تاسیس کند که کلیه کارکنان آن از کار خود احساس رضایت وشادی داشته باشند. موریتا طی گفتوگویی با یک نشریه ژاپنی اینگونه از همکار خود یاد کرده است: «ایبوکا از پژوهشگران غیرنظامی در گروه ما، مهندسی بسیار ماهر در زمینه الکتریسیته بود که در آن زمان مدیریت شرکت خود «شرکت ابزار دقیق ژاپن» را برعهده داشت و مقدر بود که در زندگی من نفوذ بسیار زیادی داشته باشد.
ماسارو مدت ۱۳ سال مافوق من بود. او در شرکت خود آمپلی فایر نیرومندی اختراع کرده بود. شرکتش حدود ۱۵۰۰ نفر کارگر داشت و دستگاههای کوچک مکانیکی میساختند که فرکانس رادار را کنترل میکرد. اما ایبوکا از نظر شغلی چندان راضی به نظر نمیرسید و به رئیس شرکت خود گفت که میخواهد به توکیو بازگردد.
ایبوکا کار آزمایشگاههای مخابراتی را با هفت کارمند که از کارخانه ناگویا با خود آورده بود در ساختمانی کهنه و خالی در میان ویرانی و خرابی بهجا مانده از بمباران شهر توکیو آغاز کرد. او دارای توانایی رهبری بود. مردم را به خود جذب میکرد و آنان را دوست داشت. در واقع تاریخچه شرکت ما سرگذشت گروهی از مردمی است که سعی میکنند ایبوکا را کمک کنند تا بتواند به رویاهایش جامه عمل بپوشاند. او هرگز به مدیریت فردی اعتقاد نداشت. منابع ایبوکا در مغز او قرار داشت.»
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.