نهادهای مدنی؛ محصول جامعه مدرن

کدخبر: ۳۲۸
نهادهای مدنی محصول جامعه مدرن هستند. در جامعه سنتی نهاد مدنی نمی‌‌بینید؛ اما نهادهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می‌‌بینید, چون در جامعه روستایی ارتباطات نه بر مبنای داوطلبانه بودن بلکه بر مبنای سنت روستا است. در نگاه دقیق‌تر نهاد مدنی با شکل‌‌گیری جامعه مدنی به وجود می‌‌آید و جامعه مدنی با وجود نهادهای مدنی شکل می‌‌گیرد. زمانی که جامعه به سمت مدرن شدن حرکت کرد، ساختارهای قدیمی کارکردهای خود را از دست دادند، به همین دلیل، باید ساختارهای جدید در جامعه ایجاد می‌‌شد.
 نهادهای مدنی؛ محصول جامعه مدرن
نویسنده: محسن رنانی

دوره عبور جامعه از حالت سنتی به مدرن دوره گذار نامیده می‌شود که در آن نهادهای مدنی به تدریج تشکیل شدند. تقسیم کار جهانی و ارتباط مستمر اعضای جامعه مدرن یکی از تفاوت‌های اصلی جوامع امروزی با جوامع سنتی گذشته است.

اعضای جوامع سنتی به شکل موزائیکی در کنار هم زندگی می‌‌کردند و ارتباط ارگانیکی با هم نداشتند؛ زیرا یک حکومت مرکزی این اعضا را به هم مرتبط می‌کرد؛ اما در یک جامعه مدرن قطعات مختلف یک کالا، در کشورهای مختلف تولید می‌‌شود و در چنین شرایطی ارتباطات نقش مهمی خواهد داشت. در دنیای سنتی اقتدار حکومت بالاست و اقتدار جامعه پایین است؛ اما در جوامع مدرن و توسعه یافته اقتدار جامعه بالاست و اقتدار حکومت در برابر جامعه پایین است. حکومت آمریکا اقتدارش در برابر جامعه مدنی پایین است. در دوره گذار از سنت به مدرنیته است که تحول رخ می‌‌دهد و اقتدار حکومت کم و اقتدار نهادهای مدنی بیشتر می‌‌شود. در این جابه‌جایی‌ها اگر نهادهای مدنی شکل نگیرند، دچار اضمحلال می‌‌شویم. در دنیای مدرن مهم است که جامعه مدنی اقتدار یابد.

اگر اقتدار جامعه بالا نرود، در شرایطی که اقتدار دولت پایین آمده، دچار فروپاشی و درهم ریزی می‌‌شویم. برای اقتدار باید قدرت باشد. نهادهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که به‌وجود آمدند، قدرت دارند؛ اما برای تبدیل شدن قدرت به اقتدار، نیازمند نهادهای مدنی هستیم. یعنی نهادهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باید بتوانند از جنس نهاد مدنی هم باشند تا بتوانند قدرت را به اقتدار تبدیل کنند. برای مثال ما مزرعه‌های سنتی را منحل می‌‌کنیم و کشت و صنعت مدرن راه‌اندازی می‌‌کنیم. اینها قدرت اقتصادی دارند؛ اما اگر تشکل مدنی نداشته باشند، نمی‌‌توانند از قدرت اقتصادی خود علیه دولت و جلوگیری از فشار دولت، استفاده کنند. وقتی می‌توانند اقتدار داشته باشند که کارآفرینان دارای قدرت اقتصادی بین خود نهاد مدنی تشکیل دهند. این ابزار تبدیل قدرت به اقتدار است.

وقتی جامعه آزاد داریم که جامعه مدنی با اقتدار داشته باشیم و نهادهای مدنی توانسته باشند قدرت را به اقتدار تبدیل کنند. نهادهای مدنی هستند که قدرت‌های پراکنده را به اقتدار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل می‌کنند. هر نهاد مدنی حتما یک نهاد اجتماعی است؛ اما هر نهاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نمی‌تواند نهاد مدنی باشد. حزب یک نهاد مدنی سیاسی است. سمن‌ها و NGOها نهادهای مدنی اجتماعی هستند. در یک نگاه کلی می‌‌توان گفت نهادهای جامعه که شامل نهادهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند، قدرت جامعه را تشکیل می‌دهند. این مجموعه‌ها به همراه سایر نهادهای قدرت مثل اطلاعات، دانش، ثروت و منابع طبیعی که دست این نهادهاست، قدرت جامعه را شکل می‌دهند.