سقوط اصفهان و آخرین شاه صفوی
طاعون در بین اهالی بیداد میکرد. عثمانیها که گرفتاریهایشان در اروپا تمام شده بود، بهرغم قرارداد ۱۰۴۹ هجری قمری که مرزها را مشخص ساخته بود و منطقا دستاویزی برای تجاوز وجود نداشت، دوباره چشم به ایران دوختند. شیخ علیخان زنگنه اعتمادالدوله خطر عثمانیها را به شاهسلیمان گوشزد کرد و گفت که ممکن است آنها دوباره به ایران بتازند، شاه سلیمان هم با کمال خونسردی در پاسخ گفت: هرچه میخواهد بشود، ما را اصفهان کفایت میکند.در دوران حکومت شاه سلیمان، جزیره قشم سه سال در تصرف هلندیها بود و ازبکها با مشاهده ضعف دربار صفوی، بار دیگر خراسان و شهرهای آن را مورد هجوم قرار دادند، زندگی مردم را غارت کردند و بسیاری از مردم بیگناه را به قتل رساندند. قزاقهای روسی به تحریک تزار آلکسی سواحل گیلان را عرصه تاخت و تاز خود کرده بودند. در میان گزارشهای باز مانده از یورش افغانان و سقوط اصفهان، روایت یوداش تادوش کروسیسنکی راهب یسوعی لهستانی، که از مبلغان مسیحی مقیم اصفهان بود، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
کروسینسکی که هنگام یورش افغانان و سقوط تختگاه ایران در اصفهان به سر میبرد، به رسم همه مبلغان مذهبی و بهویژه یسوعیان که بهطور منظم گزارشهای دقیقی از اوضاع کشور محل ماموریت خود به سرپرست فرقهای که به آن تعلق داشتند ارسال میکردند، در شورش افغانان، گزارش جامعی از وقایع اصفهان و سقوط آن به سرپرست یسوعیان در فرانسه فرستاد. این گزارش که در اصل به زبان لاتین، زبان رایج مبلغان مذهبی، نوشته شده بود، در زمانی که اشرف افغان هنوز اصفهان را در تصرف خود داشت، به پاریس رسید و از آنجا که گزارشی جامع و حاوی آگاهیهای گرانبهایی درباره سقوط یکی از بزرگترین نظامهای شاهنشاهی زمان بود، که مناسبات حسنهای با کشورهای اروپایی داشت و در پیکار با سلطان عثمانی نیرویی ائتلافی برای شاهان اروپایی بهشمار میآمد، نظر سرپرست فرقه یسوعیان فرانسوی را به خود جلب کرد و همان سرپرست دستنوشته گزارش یا نسخهای از آن را در اختیار یکی از راهبان یسوعی به نام آنتوان دو سرسو گذاشت تا هرطورکه صلاح میداند آن متن را انتشار دهد. تا جایی که میدانیم، متن لاتین گزارش کروسیسنکی هرگز به چاپ نرسید. کروسینسکی پس از سقوط اصفهان این شهر را ترک کرد و رهسپار قسطنطنیه شد و مدتی در این شهر رحل اقامت افکند.