سنگ بنای سلسله علویان طبرستان
سلیمان که وضع را چنین دید به سوى گرگان گریخت. حسن بنزید پس از تصرف این دو شهر، سپاهى را به سوى رى فرستاد که آن شهر نیز تصرف شد و فردى علوى با نام محمد بنجعفر بر آن حاکم شد. اندکى بعد رى دچار آشوب شد و محمد بنجعفر از آنجا بیرون رانده شد، اما بار دیگر شهر به تصرف علویان درآمد.این حوادث سریع سبب شد تا مستعین عباسى سخت وحشت کند. علویان، رقیب اصلى عباسیان بودند و پیروزى آنها، برخلاف پیدایش دولت طاهرى یا صفارى، بهگونهاى بود که میتوانست اساس خلافت عباسى را از میان ببرد. وى سپاهى به غرب ایران فرستاد تا مانع از پیشروى حسن بنزید بدان سو شود. همچنین او از محمد بنعبدالله بنطاهر، امیر خراسان خواست تا سخت در برابر حسن بنزید بایستد.حمایتهاى مردمى از حسن بنزید، سبب شد تا وى پایگاه محکمى در طبرستان بهدست آورد، اما روشن بود که دشمن عباسى و طاهرى و صفارى در برابر او آرام نمى نشست.
در سال ۲۵۵ مفلح ترکى، یکى از فرماندهان نظامى عباسیان به طبرستان حمله کرد و سپاه حسن بنزید را شکست داد، اما از آنجا که وى نتوانست در طبرستان بماند به سرعت به عراق بازگشت.درست در همین سالها، علویان فراوانى در گوشه و کنار ممالک اسلامى سر به شورش برداشتند. همچنین صاحب الزنج نیز بهعنوان علوى در بصره شورید و براى سالها، افکار عباسیان را به خود مشغول داشت.حسن بنزید در سال ۲۵۷ به گرگان حمله کرد و این شهر را از تصرف طاهریان خارج کرده و بر قلمرو خود افزود. بارها گفتهایم که گرگان امروز استرآباد سابق است و گرگان آن روزگار از میان رفته است. به هر روى خروج طبرستان و گرگان از دست طاهریان، ضربه مالى سختى را بر این دولت وارد کرد. به دنبال همین ضعف بود که صفاریان در اندیشه استیلا بر خراسان افتاده و بهدنبال آن پاى صفاریان به طبرستان باز شد.زمانى که یعقوب صفارى نیشابور را به تصرف درآورد و سلسله طاهرى را برانداخت، به ظاهر به بهانه تعقیب دشمن خود عبدالله سگزى، راهى طبرستان شد. این اقدام یعنى حمله به علویان، میتوانست خلیفه بغداد را نیز که پس از بر افتادن طاهریان، نگران اوضاع بود، نسبت به یعقوب امیدوار کند.یعقوب در سال ۲۶۰ هجرى با سپاه علویان درگیر شد و آنها را شکست داده و وارد سارى و آمل شد.
حسن بنزید، به دیلم که پناهگاه بسیار مناسبى بود، گریخت. یعقوب خراج یک سال را به زور از مردم گرفت و به تعقیب حسن پرداخت. ورود وى به این منطقه همزمان با فرود بارانهاى مداوم چهل روزهاى شد که او را سخت اسیر خود کرد. وى با تحمل مشقت فراوان و در پى از دست دادن بسیارى از نیروهایش، مجبور به رهاکردن منطقه و بازگشت از آن شد.به این ترتیب طبرستان براى بیست سال در اختیار حسن بنزید بود. در طى این مدت، یک بار در سال ۲۶۲ و بار دیگر در سال ۲۶۶ احمد بنعبدالله خجستانى به جنگ حسن بنزید آمد، اما کمک مردم جرجان به حسن سبب دور شدن خجستانى از طبرستان شد.نفوذ مذهبى علویان در جنوب طبرستان تا رویان و از آنجا تا قصران و شمیرانات، تهران فعلى و شهر رى ـ که مهمترین شهر این منطقه بوده ـ مىرسیده است. بارها رى بهدست علویان افتاد. همچنان که شمار زیادى از سادات در این شهر زندگى میکردند. شهر رى، یکى از مراکز اصلى تمدنى ایرانى قبل و بعد از اسلام بوده است. اهمیت جغرافیایى شهر رى از آن روى بود که حکم چهار راهى را میان خراسان، جبال و طبرستان و گیلان داشت.
منبع: دانشنامه اسلامی