آنچه میخوانید نامهای است از طرف ژنرال گاردان به وزیر روابط خارجه، شاهزاده بنوان که در آن آماری کلی از وضعیت اقتصادی ایران را به تصویر میکشد:
وسعت ایران اگر خط واصل بین یزد و مشهد را سرحد شرقی آن بگیریم، برابر است با ۴۰ الی ۴۵ هزار لیوی مربع، جمعیت آن نیز از ۱۸ کرور بیشتر نیست. عایدات مملکت به چهار کرور تومان (چهل میلیون فرانک) بالغ میشود.
رعایا باید عشر عایدی خود را نقدا یا جنسا به دولت بدهند، حکام مالیاتهای جنسی را به نرخ روز به پول بدل میکنند و وجه آن را به خزانه سلطنتی میفرستند.
مقدار اجناسی که رعایای ولایات به پادشاه میدهند، بالغ بر دو کرور تومان (بیست میلیون فرانک) است و این غیر از مالیاتها و اجحافاتی است که حکام به مردم تحمیل میکنند، اما خزانه شخص پادشاه قاعدتا باید خیلی مهم باشد و نمیتوان حدس زد که به چه وضع صرف خواهد شد.
این خزانه جمع آورده نادرشاه و اولاد کریمخان و آغامحمدخان قاجار سلف فتحعلی شاه است و این سلاطین همه پادشاهانی قابل بودهاند.
کریم خان با این جماعت قابل قیاس نیست؛ زیرا که او پادشاهی جوانمرد و کریم بود و از او در موقع وفات معادل سه میلیون فرانک به جا ماند.
منبع: ماموریت ژنرال گاردان در ایران، کنت آلفرد دوگاردان، ترجمه عباس اقبال