اوضاع تجارت جلفاییها در عصر صفوی
پس از تاسیس دولت صفوی، اولین سیاح خارجی آنتونی جنکیسون انگلیسی بود که در اکتبر ۱۵۶۲م برابر با ۹۷۰ ه.ق در قزوین به حضور شاه طهماسب صفوی رسید. سیاحان بعدی همگی مربوط به دوره شاه عباس اول و شاهان بعدی هستند. هنوز آثاری هست که به فارسی ترجمه نشده است؛ مهمترین سفرنامههایی که به فارسی ترجمه شده و در لابهلای آن میتوان اطلاعاتی از وضعیت جلفا در دوره صفویه کسب کرد، عبارت است از:
۱- سفرنامه برادران شرلی: سرآنتونی شرلی و برادرش رابرت از انگلستان و احتمالا در سال ۱۵۸۹ برابر با ۱۰۰۶ ه.ق به خدمت شاه عباس در قزوین میرسند. این دو نفر سالیان زیادی در خدمت شاه عباس بوده و ماجراهای زیادی میآفرینند.
۲- سفرنامه فدن آفاناس یویچ کاتف: وی بازرگانی نکتهسنج و فعال از روسیه بوده که شرح مشاهدات خویش را از ایران در سال ۴ -۱۶۲۳
به رشته تحریر در آورده است. کاتف در زمان شاه عباس به ایران آمده است.
۳- سفرنامه دن گارسیا و دسیلوا فیگوثرا: وی نجیبزادهای از اسپانیا بود و در سال ۱۶۱۴ م /۱۰۱۳ ه.ق در سن پنچاه سالگی بهعنوان سفیر سوم به دربار شاه عباس فرستاده شد. سفر وی ده سال به طول انجامید.
۴- سفرنامه پیترو دلاواله: وی جهانگردی نجیبزاده از ایتالیا بود که در سال ۱۶۱۷ م از طریق همدان و گلپایگان به اصفهان رفت؛ ولی شاه حضور نداشت. بنابراین، شاه عباس را در شهر اشرف ملاقات کرد.
۵- سفرنامه تاورنیه: تاورنیه یکی از بزرگترین و دقیقترین جهانگردان اروپایی بود. وی اهل فرانسه بود و به قصد تجارت و انجام ماموریت سیاسی و شناسایی شرق بهویژه ایران کار خود را آغاز میکند. وی بارها به ایران مسافرت کرد و توانست با شاه صفوی، شاه عباس دوم و شاه سلیمان صفوی دیدار کند.
۶- سفرنامه شاردن: ژان شاردن فیلسوف، سیاح، نویسنده و بازرگان فرانسوی است که در سال ۱۶۷۱ م . در زمان شاه سلیمان صفوی وارد ایران میشود. سفرنامه وی منبعی غنی از اطلاعات راجع به دوره صفویه بهویژه دوران شاه سلیمان صفوی است.
۷- سفرنامه سانسون: سانسون جهانگرد و مبلغ مذهبی اهل فرانسه بود که در سال ۱۶۸۳ م. در زمان شاه سلیمان صفوی به ایران آمده و مدت زیادی در اصفهان اقامت داشته است.
از دیگر سیاحان خارجی میتوان از انگلبرت کمپفر، جهانگرد آلمانی و جملی کارری ایتالیایی که هر دو در زمان شاه سلیمان صفوی به ایران آمدهاند و کروسینسکی مبلغ لهستانی که در زمان شاه سلطان حسین به ایران آمد و شاهد فتح اصفهان و جنایت افغانها بود، یاد کرد. در لابهلای این سفرنامهها وضعیت جلفای صفوی را نیز میتوان دریافت.
جلفا نام منطقهای است در کنار رود ارس در ارمنستان. شاه عباس صفوی پس از جنگ با عثمانیها تصمیم گرفت اهالی این منطقه را به منطقهای در داخل ایران کوچ دهد. بنابراین به دستور شاه، رود ارس و شهر جلفا و دهات نزدیک به آن را ویران ساختند و سکنه ارمنی آن به حومه اصفهان منتقل شدند.۱
به نظر ریچاردز، مهمترین دلایل شاه عباس اول برای کوچ ارامنه به اصفهان عبارتند از:
۱- آوردن عدهای پیشهور و استاد ماهر در میان گروهی از مردم خوشگذران.
۲- محروم کردن ترکان از یک مستعمره ارمنینشین چون زمانی که ترکان آذوقه شان تمام میشد، به آنجا لشکرکشی میکردند.۲
باید اذعان داشت که هدف اصلی شاه به کار گرفتن طبیعت ساعی و مقتصد و تخصص تجاری بازرگانان ارمنی در خدمت دولت صفوی بود.
شاه عباس از کوچ دادن ارامنه به اصفهان، با استفاده از روش زمینهای سوخته، جلفای اصلی را ویران نمود تا دیگر دولت عثمانی به آنجا تجاوز نکند و این راز بزرگ پیروزی شاه عباس بر یک لشکر بزرگ و نیرومند ترک بود.۳»
به نظر کاتف روسی، گرچه شهر جلفا در کنار رود ارس، شهری کوچک بود، ولی از نظر بازرگانی و ترانزیت در خارج از قفقاز اهمیت بسزایی داشت.۴
هیچکس حق تعرض و مزاحمت نسبت به آنها را نداشت و به قول آنتونی شرلی، «درباره ایشان انواع عنایات ملوکانه مبذول داشت. به قدری وضع اجتماعی و تجاری ارامنه مساعد شد که در عرض ۳۰ سال صاحب چنان مکنتی شدند که در میان ایشان کسانی که مالک ۱۰۰ هزار تا ۴ کرور پول و سکه طلای رایج اروپای قرن ۱۷ میلادی بود به بیش از ۶۰ نفر رسید۵.»
در ارتباط با اهمیت سیاست آزادی مذهبی ارامنه، شاه عباس مبالغی برای تزیین کلیسای سن ژوزف که در سال ۱۶۰۵ م / ۱۰۱۳ ه. ق ساخته شده بود پرداخت کرد. همچنین با تفویض حق نمایندگی ارامنه به یک کلانتر (شهردار) از ملیت خودشان تقریبا آنان را بهصورت جامعهای خودگردان در آورد و پس از فراهم کردن رفاه معنوی ارمنیان، با اعطای وامهای بدون بهره به بازرگانان ارمنی، شرکت موثر آنان را در رونق بخشیدن به رفاه مادی مملکت تضمین کرد؛ بنابراین، شگفتآور نیست که ارامنه در چنین فضایی مساعد ترقی کردند۶.
روابط شاردن با ارامنه به زمانی برمیگردد که وی در لندن بود و نمایندگی ارامنه در آسیا را که زیر نظر کمپانی هند شرقی انگلیس بودند، به عهده گرفت. به نظر وی عامل موفقیت ارامنه در تجارت، مدیون سنن و روشهای دیرینه
داد و ستد میان آسیا و اروپا و صلح و آرامش نسبی بعد از ۱۶۰۰ میلادی و موقعیت جغرافیایی منطقه ارمنستان که در محور بازرگانی بینالمللی اروپا- آسیا قرار گرفته ، بوده است.
بر اساس نوشتههای تاورنیه، «در ایران ارامنه تجارت پارچه و چلوار را نیز در دست داشتند. کاروانسرای بزرگ جده محل مغازههای بازرگانان ارامنه بود. تمام ارامنه جلفا در آن ساکن و در آنجا حجره و دکان دارند. کالاهای آنان غالبا ماهوت انگلیسی و هلندی و ماهوتهای ارغوانی ونیزی و بعضی کالاهای دیگر بوده است.
پی نوشتها:
۱- انگلبرت، سفرنامه، ترجمه کیکاوس جهانداری، ص ۹۴.
۲- فرد ریچاردز، سفرنامه، ترجمه سیمین دخت صبا، ص ۱۱۳.
۳- انگلبرت کمپفر، همان ص ۹۵.
۴- فیروز اشراقی ، اصفهان از دید سیاهان خارجی، ص ۵۵.
۵- همان، ص ۴۳.
۶- ژان شاردن، سفرنامه (بخش اصفهان)، ترجمه حسین عریضی، ص ۱۵۰.