جاده ابریشم زنده شد
حکومت صفویه با فتح ایالات واقع در مرزهای شمالغرب و مرکز ایران، بر راههای تجارت با اروپا و مراکز تجاری واقع در این نواحی مسلط شد و به ایالات ثروتمندی دست یافت که در پیشرفت تجارت ایران در دوران این حکومت نقش بسزایی ایفا کردند. استانبول در کنار دریای سیاه که اولین ایستگاه تجاری شرق با اروپا بود، از طریق ایالات واقع در شمالغرب ایران با تبریز ارتباط پیدا میکرد و ایالات مرکزی ایران این ایستگاه را با اصفهان مرتبط میساخت.
راه تجاری معروف استانبول، توقات، ارزروم، قارص، ایروان، نخجوان، جلفا و تبریز، از این ایالات میگذشت و از تبریز به سوی مرکز ایران امتداد یافته از طریق اردبیل، قزوین، قم و کاشان به اصفهان میرسید.
حلب در کنار دریای مدیترانه که دومین ایستگاه تجاری با اروپا محسوب میشد، از طریق ایالات مرکزی و غربی ایران با مراکز تجارتی کشور ارتباط برقرار میساخت. این شهر از طریق دیاربکر و وان با تبریز و از طریق موصل، بغداد، بصره، با جزیره هرمز و از طریق دیاربکر، اورفا، موصل به سنندج و همدان میرسید و از آنجا به اصفهان میرفت.
تبریز مرکز ولایت آذربایجان یکی از مهمترین این مراکز بود که در سال ۹۰۷ هـ. توسط شاه اسماعیل فتح شد. موقعیت جغرافیایی این شهر، آن را به نقطه تلاقی یک رشته راههای تجاری بدل کرده بود. قبلی به نقش این شهر در ارتباط تجاری مشرقزمین با اروپا از طریق استانبول و حلب اشاره شد. از این شهر به نام یکی از مراکز مهم تجاری ایران یاد شده است. در قرن هفتم هجری تجارت تبریز شهرت جهانی داشت و بازرگانان از سراسر دنیا، از هندوستان، بغداد و موصل برای خرید و فروش به آنجا میآمدند و بازرگانانی که با خارج دادوستد میکردند، از افراد متمول شهر بودند. این شهر تا قرن نهم و دهم هجری نیز رونق تجاری خود را حفظ کرد و بازارهای متعدد آن از مراکز فعال اقتصادی محسوب میشد. ابریشم بسیاری به کاروانسراهای این شهر وارد شده و از آنجا به حلب فرستاده میشد و اجناس ابریشمی ساخت یزد و پارچههای پشمی و سایر اجناس در بازار آن به فراوانی یافت میشد. اروپاییانی که در زمان حکومت شاه طهماسب اول از ایران دیدن کردهاند، از تبریز به عنوان عمدهترین شهر ایران نام بردهاند. شهر تبریز تا زمان شاه سلطان محمد خدابنده رونق تجاری و اقتصادی خود را همچنان حفظ کرده بود و در این دوران نیز بازاریان تبریز از افراد متمول و ثروتمند شهر بودهاند که خانههای عالی و تجملات زندگی آنها توسط مورخان این دوره توصیف شده است. آبادانی و رونق اقتصادی این شهر به جایی رسید که در تمام بلاد اسلام شهری به آبادانی آن یافت نمیشد. حملات پیوسته امپراتوری عثمانی به این شهر تاثیر زیادی در رونق تجاری آن تا این دوره نداشت. اما تصرف این شهر توسط امپراتوری عثمانی که به مدت بیست سال از سال ۹۹۲ هـ. تا سال ۱۰۱۲ هـ. به طول انجامید به تجارت آن آسیب بسیاری وارد آورد و فعالیت تجاری این شهر به مدت بیست سال متوقف شد. میزان خسارت وارده به این شهر تا اندازهای بود که پس از آزادی آن توسط شاه عباس اول به ویرانهای تبدیل شده بود. بعدها این شهر رونق تجاری خود را بازیافت؛ به طوری که جهانگردان اروپایی که پس از شاه عباس اول از ایران دیدن کردهاند، رونق تجاری این شهر را ستودهاند. تجارت پیشرفته این شهر باعث شد که تاورنیه آن را یکی از معروفترین شهرهای آسیا بنامد که در اثر تجارت، گردش پول در آن بیش از دیگر نقاط آسیا بود. در این شهر، بازارها و دکانها و کاروانسراهای باشکوه متعددی برای کالاهای بازرگانی بنا کرده بودند و این شهر روابط تجاری وسیع و گستردهای با امپراتوری عثمانی، عربها، گرجیها، هندیها و دولت مسکو داشته، بازارهای سرپوشیده آن همیشه پر از کالاهای نفیس بود. وقتی که شاردن در دوره شاه عباس دوم از این شهر دیدن میکرد، از نظر مقام و عظمت، ثروت و مکنت تجاری و تعداد نفوس دومین شهر ایران به شمار میرفت. بازار قیصریه این شهر که توسط اوزون حسن ساخته شده بود مرکز معاملات کالاهای گرانبها و جواهرات بود و وجود سیصد کاروانسرا در آنجا حکایت از رونق تجارت آن داشت.
توماس هربرت شهرت تبریز را به خاطر تجارت غیردریایی آن میداند. زمانی که اولیاء چلبی، جهانگرد ترک از ایران دیدن میکرد، در بازار این شهر در حدود هفتهزار دکان وجود داشت و بنا به قانون شاه صفی تمام معاملات به پول ایران که واحدهای آن «بیستی» و «عباسی» و «آلتون» بود، صورت میگرفت و سکه و پول خارجی در آنجا رواج نداشت.
اردبیل دومین شهر تجارتی در ولایت آذربایجان بود. جغرافیدانان مسلمان در قرن چهارم هجری از این شهر به عنوان بزرگترین شهر این ولایت نام میبرند که از تبریز نیز بزرگتر بود. جمعیت بسیار و فور کالاهای تجارتی در بازار اردبیل در دوره شاه عباس اول، جهانگردان اروپایی را به تحسین واداشته است. این شهر بر سر چهارراهی مهم واقع شده بود و از ارمنستان، کردستان، گرجستان، قفقاز و گیلان، کالای فراوان به آن وارد میشد. الئاریوس بخشی از شهرت تجارت اردبیل را به خاطر موقعیت تجاری آن میداند. مراکز تجاری واقع در ولایت عراق عجم(اراک)، با دومین عملیات جنگی شاه اسماعیل که در سال ۹۰۷ هـ. در متصرفات آق قویونلوها در این منطقه صورت گرفت، به دست حکومت صفویه افتاد. فتح عراق عجم در اذهان معاصران شاه اسماعیل اثر عمیقی بخشید و از اطراف و اکناف برای تهنیت این فتح، هدایا و پیشکشهایی به دربار صفویه فرستاده شد. اسکندربیگ ترکمان این فتح را «طراز فتوحات سلاطین عالم» مینامد. بر اثر تسلط بر این ناحیه، ثروت خزانه شاهی فزونی گرفت. غنایمی که شاه اسماعیل اول در اثر فتح این ایالت به دست آورد بسیار قابل توجه بوده است تا آنجا که میزان طلا و جواهر به دست آمده از این ایالت ثروتمند، مورخان دوره صفویه را به تحسین واداشته است.
شهر کاشان که همواره یکی از مهمترین مراکز تجاری ایران بوده است، در این ایالت واقع شده بود. این شهر از نظر تجاری شهرت جهانی داشت. دیبای هفت رنگ و دیگر پارچههایی که از امپراتوری عثمانی و مصر و کشورهای اروپایی وارد میشد، در بازار این شهر به فراوانی یافت میشد. به هنگام سفر توماس هربرت انگلیسی به این شهر در دوره شاه عباس اول، کاشان از نظر ثروت دومین شهر مشهور ایران به شمار میرفت و دارای بازار بزرگی بود. ابریشم، حریر و قالیهای ابریشمی و جواهرات در بازار آن به وفور یافت میشد؛ به طوری که این جهانگرد اروپایی اظهار میکند که در هیچ جای دنیا کالاهایی به مرغوبی کالاهای بازار کاشان ندیده است. در دوره شاه صفی این شهر همچنان یکی از مهمترین شهرهای ایران از نظر بازرگانی بود. کاروانسراهای باشکوهی داشت و مردمانی از اقوام و ملیتهای دیگر مانند هندیها برای انجام کار تجارت در این شهر به سر میبردند. راه تجاری استانبول- تبریز جهت رسیدن به اصفهان از این شهر میگذشت و چنانکه اشاره خواهد شد، این شهر نقش مهمی در افزایش درآمد کشور از طریق تجارت ابریشم به عهده داشت.
اصفهان یکی دیگر از شهرهای این ایالت بود که از مراکز مهم بازرگانی ایران به شمار میرفت و شهرتی جهانی داشت. در دوره شاه عباس اول سه محله معروف در این شهر وجود داشت: محله تبریزیان که بیشتر ساکنان آن از بازرگانان متشخص تبریز بودند که به این شهر کوچ داده شده بودند؛ محله جلفای جدید که ارمنیان در آن ساکن بودند و محله یهودیهای اهل یزد و کرمان. جمعیت این شهر در حدود هشتادهزار خانوار بود. رونق اقتصادی این شهر در این دوره به جایی رسید که پیترو دلاواله درباره آن مینویسد:
«در مشرق زمین به استثنای قسطنطنیه و حومه آن، واقعا هیچ یک از نقاط دیگر را نمیتوان با اصفهان مقایسه کرد.»
شهرت تجاری این شهر باعث شده بود که مردمانی از اقوام و ملیتهای گوناگون مانند هندیها، تاتارها، شاخههای مختلفی از ترکها، یهودیها، ارمنیها، گرجیها، انگلیسیها، هلندیها، فرانسویها، ایتالیاییها و اسپانیاییها برای انجام امور تجاری در این شهر زندگی کنند. جان فرایر که در دوره شاه عباس اول از ایران دیدن میکرد، شهر اصفهان را از مراکز عمده کشور میداند که گروههای زیادی از ملیتهای مختلف دنیا برای کار تجارت در آنجا گرد آمده بودند و مینویسد، قبل از اینکه اروپاییان راه دریایی تجارت با هند را بیابند، این شهر انبار و بازار اصلی برای پارچههای هندی بوده است.
شاه اسماعیل نه تنها شهرهای واقع بر سر راه تجاری با اروپا در شمال غرب را هدف حملات خود قرار داد، بلکه سعی داشت تمام مراکز تجاری و ولایات ثروثمند واقع در کنار دریای خزر و رود ارس را که در اطراف این راه واقع شده بودند نیز به تصرف درآورد. برای او تسلط بر این نواحی از تسلط بر ایالت آذربایجان و عراق عجم نیز حیاتیتر بود. از این رو میبینیم که در سال ۹۰۵ هجری اولین اقدام شاه اسماعیل تسلط بر ایالت شروان، مرکز حکومت شروانشاهان بود که در حقیقت راه را برای فتوحات بعدی وی هموار ساخت. این ایالت در کنار دریای خزر واقع شده بود و یکی از مهمترین ولایاتی بود که در این سال فتح گردید. این ولایت تا حدود در بند بابالابواب امتداد داشت. رویدادنامههای گرجی، نام این ناحیه را به صورت «شابوران» نوشتهاند. مولف کتاب حدودالعالم آن را «شاوران» نوشته است. در دورههای متاخر مرکز این ایالت، شهر شماخی بود. از این شهر که یکی از مراکز مهم تولید ابریشم بود، جادهای به امپراتوری عثمانی میرفت و از این سرزمین کالاهای تجاری به شماخی وارد میشد. از شماخی راهی به قزوین میرفت و راهی نیز به حاجی طرخان. بازرگانان و مسافران از حاجی طرخان و از طریق رود ولگا به مسکو میرفتند. به هنگام حمله شاه اسماعیل صفوی به این ولایت، شماخی مرکز آن شهری بزرگ و ثروتمند و یک مرکز عظیم بازرگانی بوده است. فتح این ناحیه از همان آغاز، ثروت زیادی برای شاه اسماعیل به همراه داشت؛ به طوری که آوازه بخششهای او در ایران و آناتولی پیچید و هنگامی که از فرمانروایان محلی گرجستان درخواست نیروی کمکی برای جنگ با الوند میرزا نمود، نیروی بزرگی به یاری وی فرستاده شد و به هنگام ورود این نیروها به شماخی، هدایای گرانبهایی از غنایمی که از این فتح به دست آورده بود، به آنهابخشید. پس از فتح این ولایت توسط شاه اسماعیل، خلفا بیگ جهت انتقال گنجینههای پادشاهان شروان به آنجا اعزام گردید. در مورد درآمد این ایالت در دوره شاه طهماسب خبری در دست داریم که «هیچ ملکی این قدر درآمد ندارد که شروان»؛ و اسکندر بیگ ترکمان نیز این ولایت را ولایتی «کثیرالمنفعت» میداند. این شهر اهمیت تجاری خود را تا اواخر دوره صفویه همچنان حفظ کرد و تا این زمان نیز در این شهر، بازرگانی رواج کامل داشته و انباری برای کالاهای ایران و مسکو بوده است. بازرگانان مسکو در آنجا کاروانسرا و انبار داشتند و کرک و پشم و چرم و پوست و مس و مالالتجارههای دیگر از کشور خود میآوردند. و ایرانیان و هندیها در آنجا پارچههای ابریشمی و پنبهای و پارچههای زربفت و نقره بفت و مقدار زیادی پیله ابریشم میفروختند و تاتارها اسب و برده بازار آن میآوردند. در این شهر تعداد زیادی هندی زندگی میکردند. بزرگترین امور بازرگانی را هندیها در دست داشتند و ثروتمندترین بازرگانان بودند. تا ابتدای روی کار آمدن نادرشاه افشار نیز از رونق تجاری این شهر یاد شده است که هنوز از شهرهای پرجمعیت و پربرکت بوده و در اثر موقعیت مناسب خود، تجارت در آن رونق داشت و بازرگانان ارمنی، گرجی و اروپایی با این شهر رابطه داشتند و کالاهای خود را در آنجا انبار میکردند.
بندر باکو یکی از مهمترین مراکز تولید ثروت در این ولایت بود که در مبحث صادرات و واردات به نقش تجاری آن اشاره خواهد شد.
شهر تفلیس مرکز ایالت گرجستان یکی دیگر از مراکز مهم تجاری ایران در ناحیه شمال غرب بود که نزدیکی آن به راه معروف تجارت با اروپا باعث شد از نظر تجاری و بازرگانی شهرت زیادی پیدا کند، تا آنجا که مردمان بسیاری از اقوام و ملل گوناگون برای انجام امور تجارتی به این شهر میآمدند.
اطلاعات منابع درباره تجارت مراکز مهم تجاری ایران در شرق؛ یعنی ایالت خراسان و قندهار اندک است. ولایت خراسان در مشرق یکی از وسیعترین مناطق محسوب میشد که مرکز آن از دوره تیموریان، شهر هرات بود. «خواندمیر» از آبادانی و رونق این شهر در این دوره خبر میدهد که در اثر حمله محمد خان شیبانی کاملا ویران شد و در زمان شاه اسماعیل اول، رونق گذشته خود را بازیافت. در دوره شاه سلطان حسین بایقرا، شهر هرات به تنهایی دارای نه بلوک بود. به هنگام حمله ازبکها به هرات، این شهر از مراکز مهم تجاری ایران به شمار میرفت و صنعت ابریشمکاری در آن رواج داشت. یهودیان ساکن این شهر از ابریشمکاران ماهر در این منطقه بودند. در دوره حکومت صفویه، خراسان نیز از مراکز بافت پارچههای ابریشمی بود. در این ولایت همچنین پارچههای اطلس و حریر بافته میشد. اهمیت این منطقه برای حکومت صفویه تا آنجا بود که در ابتدا شاهزادگان صفوی را برای اداره حکومت این ناحیه به شهر هرات میفرستادند.
ولایت قندهار در شرق از دیگر مراکز مهم تجاری بود و از آنجا که بر سر راه عبور بازرگانان هندی و ایرانی قرار داشت، همیشه مورد توجه حکومت صفویه بود. به رغم اینکه پس از فتح جزیره هرمز توسط شاه عباس بیشتر ارتباط تجاری با هندوستان از طریق این جزیره صورت میگرفت، راه تجاری هند که از طریق ولایت خراسان و قندهار میگذشت، رونق خود را از دست نداد. تاورنیه مینویسد تاجرانی که از مسکو و لهستان و ایالات شمالی امپراتوری عثمانی میآیندو میخواهند بدون رفتن به اصفهان و هرمز به هندوستان بروند، از ولایت خراسان و قندهار عبور میکنند.
ولایت قندهار در کنار جادهای واقع شده بود که بازرگانان از طریق آن از فارس و خراسان به سند میرفتند، همچنان که بازرگانان لاهور و دیگر ایالات هندوستان برای رفتن به خراسان و آذربایجان و فارس از این جاده استفاده میکردند. شاه عباس اول اهمیتی بسزا برای این شهر قائل بود و در سال ۱۰۳۱ هـ. این شهر را از گورکانیان هند پس گرفت. در دوره شاه صفی نیز این راه تجاری اهمیت خود را همچنان حفظ کرد و کاروانهای تجاری که از هندوستان به ایران میآمدند، از این شهر میگذشتند. ولایت قندهار در این دوره از بابت عوارض گمرکی یک میلیون تالر به خزانه میپرداخت. در دوره شاه سلطان حسین نیز ثروت زیادی از راه تجاری این ولایت عاید دولت میشد و همچنان از بهترین و ثروتمندترین ولایات ایران به شمار میرفت.
شاه اسماعیل اول با فتح ولایت فارس در جنوب، بر مراکز تجاری واقع در این منطقه و راه زمینی تجارت آنکه با جزیره هرمز در ارتباط بود، تسلط پیدا کرد. در دوره شاه عباس اول شهر شیراز مرکز این ولایت و از مهمترین مراکز تجاری ایران به شمار میرفت و در اوج ترقی اقتصادی بود. در این دوره، جمعیت این شهر در حدود هفتاد هزار نفر بود، کاروانهای تجاری برای رفتن به هندوستان از آن میگذشتند و مرکز گمرک در منطقه فارس بود. درآمد سرشار این ولایت توجه جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرده است. درآمداین ناحیه ثروتمند در دوره شاه عباس اول بیشتر از دو میلیون اکو در سال ذکر شده است. این شهر دومین شهر ایران به شمار میرفت. شهر لار یکی دیگر از مراکز مهم تجاری در این ولایت بود و جمعیت آن ترکیبی از مسلمان و یهودی بود. کاروانهایی که از شهرهای مختلف ولایت فارس و کرمان و دیگر نواحی به جزیره هرمز رفت و آمد میکردند، از این شهر میگذشتند. گروه بزرگی از بازرگانان ایرانی، عرب و یهودی در این شهر ساکن بودند. رونق کاروانسراهای متعدد این شهر از فعالیت تجاری وسیع آن حکایت میکرد. فیگورا از بازار این شهر به عنوان مهمترین عامل شهرت و اعتبار آن یاد کرده است.